0
افسانه خودباوری-قسمت ششم
مدت زمان مطالعه: پنج دقیقه
در قسمت قبل با معنی خویشتن پذیری و خودباوری آشنا شدیم.
و بر اساس نظریه ی هارتمن مفهوم ارزش را دانستیم و دو دلیل از دلایل اینکه چرا فردی ممکن است به طور تغییرناپذیر خودش را بپذیرد را خواندیم.
در این قسمت با ادامه ی دلایل هارتمن همراه شما هستیم.
۳_ یک فرد می تواند درباره ی تعداد نامحدودی موضوع در جهان فکر کند و به تک تک موضوعات بیندیشد.
او می تواند فکر کند که افکارش درباره ی شیوه ی تفکر او می اندیشد.
به همین منوال تا بی نهایت به اندیشه بپردازد.
بنابراین او به راستی لایتناهی است و یک گشتالت معنوی دارد که اصالت آن به خاطر استمرار آن است.
این اصالت با وجود این، به سبب کل جهان چهار بعدی است.
نتیجه ی این ارزش شناسی در خصوص انسان، آن است که هر فرد به همان اندازه نامحدود است که کل جهان چهاربعدی این گونه است.
بنابراین در هر نظام ارزش شناسی، ارزش درونی انسان بالاتر از سایر ارزش ها است و او باید موجودی ارزشمند یا خوب تصور شود.
۴_ وجود از نظر گستردگی کلیت همه ی موجودات است.
از روی تعمد، در وجود، کلیت همه ی ویژگی های متصور است.
بنابراین از قرار معلوم هیچ چیز ارزشمندتر از وجود در بین ویژگی ها نیست تا بتوان آن را تصور کرد.
اما اگر وجود، این کلیت است، با تعریفی که از خوب ارائه شده است، خوب و مقبول است؛ زیرا اگر وجود کلیت همه ی ویژگی های متصور باشد، خوبی آن ویژگی ثانوی است که توسط این کلیت تعریف شده است.
خوب، یک ویژگی از مجموعه ی ویژگی هایی است که وجود را تعریف میکند.
۵_ اگر فردی ارزش ذاتی انسانی را مهم تر از ارزش بیرونی خودش از نظر دیگران نپذیرد و یاد نگیرد که ارزش درونی هیچ ارتباطی با آنچه انجام می دهد، ندارد و فقط در ارتباط با فرد است، بی عدالتی هایی را که نسبت به خودش و دیگران انجام می دهد، نمی بیند و در زندگی وعشق بازنده می شود و دنیایی از مرگ و ناامیدی به وجود می آورد.
بنابراین در عمل به خاطر بقا و سعادت خودش باید این فرض را بپذیرد که فردی خوب است؛ زیرا وجود دارد.
۶_ من تا اندازه ای ارزش اخلاقی دارم که تعریف خودم را درباره ی خود تحقق بخشم.
طبق این تعریف من، من هستم، بنابراین تا آن اندازه که من هستم، من از لحاظ اخلاقی آدم خوبی هستم، زیرا خوبی معنوی در عمق وجود خود انسان است و این بزرگترین خوبی در دنیا محسوب می شود.
۷_ چه کسی تعریفی از خودم به من ارائه می‌دهد؟
البته هیچ کس نمی تواند به جز خودم تعریفی درباره من ارائه دهد.
بنابراین من زن را موجودی تعریف کردم که تعریف خودش را درباره خودش در درون خود دارد.
اکنون میدانم انسان هستم، اگر تعریف خودم را درباره خودم و در درون خودم داشته باشم؛ بنابراین چه خصیصه ای است که باید داشته باشم تا برای خود خوب باشم؟
پس دقیقاً به واسطه این ویژگی با آگاهی از خود می توانم خودم را تعریف کنم.
به این منظور باید از خودم آگاه باشم.
این تعریف از خودم است، بنابراین هرچه بیشتر از خودم آگاه باشم، بیشتر به روشنی خود را تعریف می کنم و بیشتر آدم خوبی هستم.
تمام کاری که شخص باید انجام دهد این است که فرد خوبی باشد و درباره خودش آگاهی یابد.
۸_ موضوعی مهم است.
شما نمی توانید ارزش عمومی یا بیرونی به دست آورید، مگر اینکه ارزش ذاتی داشته باشید یا به خوبی خودتان باشید.
به عبارت دیگر انسان خوب می تواند حسابدار، خلبان یا جراح بهتری شود.
ارزش در درون یکدیگر است.
ارزش نظام مند، اجتماعی و انسانی، یک دیگر را فرا گرفته اند.
ارزش انسانی شامل ارزش اجتماعی است و ارزش اجتماعی شامل ارزش نظام مند است که در درون ارزش بیرونی است و ارزش بیرونی در درون ارزش ذاتی است.
هرچه شما خودتان باشید، در شغل، تفکر و نقش اجتماعی خود بهتر می شوید.
خارج از وجود ذاتی خودتان، شما خواهان سرمایه ای هستید که در پی آن هر آنچه میخواهید، باشید.
بنابراین ارزش ذاتی پرورش خود درونی شماست چیزی تجملی نیست و در خصوص وجود خودتان در هر سه بعد ضرورت دارد.
۹_
ادامه دارد…
منبع:
افسانه خودباوری
آلبرت الیس
مطالب مرتبط:
اعتماد به نفس و راههای افزایش آن
با ما همراه باشید:
آدرس صفحه ی اینستاگرام دکتر الهام مبلیان
آدرس کانال تلگرام دکتر الهام مبلیان
آدرس صفحه ی اینستاگرام نسترن صالحی
گردآورنده: نسترن صالحی
23
