40 فکر سمی
حتی یک لحظه هم این افکار را باور نکن!
زمان پیشنهادی مطالعه: 5 دقیقه
❎ فکر رسمی شماره ۱۶
احساسات خود را بروز نده!
+ نمونه:
سام، پسری بود که اکثر افکار و احساساتش را بروز نمیداد.
او با این باور بزرگ شده بود که اگر افراد، از احساسات و افکارت مطلع نباشند، نمی توانند به تو آسیب برسانند و یا از تو سوء استفاده کنند.
پدرش همیشه میگفت: ماهی هم اگر دهانش را بسته نگه دارد، به دردسر نمی افتد!
سام با این فکر بزرگ شده بود و سعی داشت احساسات خود را را نشان ندهد.
اما همیشه گله میکرد که اغلب، احساس تنهایی شدیدی می کند.
+ تحلیل
سام باور دارد که مبهم و تودار بودن در مقابل دیگران، روش هوشمندانه ای است.
او میگوید: هرچه دیگران کمتر درباره آدم بدانند، بهتر است!
در واقع، این باور نادرستی است و عموما پیامد های ناراحت کننده ای به دنبال دارد.
هیچ رابطه ی صمیمی، عاشقانه و خالصانه ای، بدون آشکار سازی شخصی و بدون بیان صمیمیت و اعتماد متقابل شکل نمیگیرد.
درست است که به طور طبیعی، موقعیت هایی وجود دارند که عاقلانه است در آن ها، انسان عمیق ترین احساساتش را از دیگران پنهان کند.
اما زمانی که پنهان کردن ارزشها و احساسات ، روش زندگی فرد میشود، از نظر هیجانی و روحی، تبدیل به فردی خشک و بی روح و بی احساس میشود.
افرادی که فکر و نگرش دفاعی بودن را وارد روابط و دوستی ها و حتی ازدواجشان می کنند، خود را از لذت های مشارکت صادقانه و احساس تعلق، محروم میکنند.
این افراد، زندگی توام با تنهایی و انزوا را به خودشان هدیه می دهند.
در واقع می توان گفت که یکی از بهترین راه ها برای خودشناسی، آشکار کردن خود برای دیگران است.
البته قابل انکار نیست که “خود افشایی” و بیان احساسات ، ممکن است خطراتی داشته باشد.
باید دقت کرد که چه کسی محرم اسرار انسان است و چه کسی محرم راز ها نیست و درک این موضوع کار سختی نیست.
افرادی هرچند محدود، وجود دارند که ممکن است اطلاعات محرمانه ی ما را، بر علیه خودمان به کار ببرند.
کار مشکلی نیست که درک کنیم برای چه کسانی می توانیم عمیق ترین احساسات و افکار و کارهایمان را آشکار کنیم و همچنین بفهمیم که چه کسانی به طور بالقوه غیر قابل اعتماد هستند.
این که زندگیه خود را، پشت نقابی پنهان کنیم، به این خاطر که احتمال دهیم کسی از راز هایمان سواستفاده کند، ناخوشایند و نادرست است.
اگر با پنهان شدن مداوم از دیگران، خودمان را از سودمندی های ارتباطات صمیمانه، حمایت کننده و دوست داشتنی محروم کنیم، باعث میشود که با خودمان هم احساس بیگانگی کنیم.
برخی از افراد، به خاطر تودار بودن خودشان و اینکه احساسات شان را مخفی میکنند، احساس افتخار میکنند.
این افراد باید بدانند که نه تنها زیادی تودار بودن کار تحسین برانگیزی نیست، بلکه حتی زیادی تودار بودن، به اندازه زیادی آشکار بودن بد است.
افرادی مانند سام که خود را در پوشش های نفوذ ناپذیر و مبهمی قرار داده اند، گرایش دارند که در نوعی زندان انفرادی قرار داشته باشند.
و حتی خانواده و دوستان نزدیک این افراد، میتوانند بیگانگی و انزوای آن ها را احساس کنند.
اگر دوست دارید ارتباطات صمیمانتان را با اعضای خانواده و اطرافیانتان حفظ کنید، به شما توصیه میکنیم که درباره ی افکار و کار های تان صحبت کنید و احساسات خود را با آن ها در میان بگذارید.
در این مرحله، انتخابی عمل کنید.
هر چیزی را به هر کسی نگویید.
به آرامی شروع کنید.
کسانی را که می دانید ارزش اعتمادتان را دارند انتخاب کنید.
بعد از آن، خطر آشکار تر بودن را بپذیرید و ببینید که چقدر ارتباطاتتان، رضایت بخش تر میشود.
راه حل اصلی این است که عقاید و احساسات صادقانه تان را، بدون اینکه آن ها را اغراق آمیز کنید، بروز دهید.
سرکوب کردن هیجانات اولیه و دفن کردن احساسات ، راهحل سالمی نیست.
در حالی که ما پیشنهاد نمی کنیم تمام احساسات درونی تان را برای همه ی افراد بیرون بریزید، اما اگر شما، با کسانی که مورد اعتماد تان هستند آشکار تر باشید، پشیمان نخواهید شد.
+ پادزهر ها
تلقین های اصلاحی:
– اگر با دیگران مرموز باشیم، به احتمال زیاد با خودمان نیز، مرموز خواهیم بود.
– روابط صمیمانه، بر پایه ی آشکار سازی احساسات شخصی و مشارکت اطلاعات قرار دارد.
– خود افشاگری انتخابی، باعث صمیمیت می شود.
– اشخاصی که خیلی تودار هستند، در زندان هیجانی که برای خودشان ساخته اند، زندگی میکنند.
– وقتی به شکل مداوم، احساسات واقعیمان را از دیگران پنهان میکنیم، ارتباطمان با خودمان هم قطع میشود.
✅ باور مثبت مخالف این باور:
با ابراز احساسات، اعتماد و صمیمیت را بساز.
ادامه دارد…
منبع: کتاب 40 فکر سمی
دکتر آرنولد لازاروس – دکتر کیلفورد لازاروس – دکتر آلن فی
گردآورنده: نوشین آقاخانی
مطالب مرتبط:
مهارت های لازم برای زندگی سالم تر
با ما همراه باشید:
کانال تلگرام دکتر الهام مبلیان
160