افسانه خودباوری-قسمت چهارم

0
افسانه خودباوری-قسمت چهارم
مدت زمان مطالعه: پنج دقیقه
می خواهیم در این قسمت راجع به روان درمانی و ارزش انسان صحبت کنیم.
افسانه خودباوری-قسمت چهارم
بیشتر روان درمانگران امروزی بر این باورند که برآورد افراد از ارزش یا والایی خودشان به طور استثنایی مهم است.
اگر افراد سبب بدنامی خودشان شوند یا خویشتن بینی ضعیفی داشته باشند، به کارکرد طبیعی خود آسیب میرسانند و از جهات مهمی سبب بدبختیشان میشوند.
در نتیجه یکی از کارکردهای اصلی روادرمانی، بالا بردن عزت نفس یا تقویت خود، اعتماد به خود، خودباوری، احساس های ارزش فردی یا حس هویت است.
وقتی اشخاص برای خودشان ارزش بالایی قایل نباشند، مشکلاتی بی شمار به وجود می آید.
آن ها اغلب روی بد خلقی شان به قدری تمرکز می کنند که توجهشان را از حل مشکل منحرف می کنند یا بیش از پیش ناکارآمد میشوند.
آن ها ممکن است به اشتباه نتیجه بگیرند که اشخاص بدخلق مانند آن ها نمی توانند هیچ کاری را به درستی انجام دهند.
به همین خاطر ممکن است از تلاش در جهت موفقیت در کار هایی که خواهان انجام آن هستند، دست بردارند.
آن ها ممکن است به مزیت های ثابت شده ی خودشان به دیدی مغرضانه بنگرند.
آنوقت نتیجه می گیرند که چون ساختگی هستند، تا کنون کسی به ماهیت آن ها پی نبرده است.
ممکن است درباره ی اثبات ارزش خودشان یه قدری مصمم شوند که برای به دست آوردن تایید و نظر موافق دیگران بیش از حد تواضع کنند.
درست یا اشتباه چنان به رای دیگران رفتار کنند که خواسته های خودشان را نادیده بگیرند.
شاید تمایل داشته باشند خودشان را نابود کنند.
همانطور که نا امیدانه تلاش میکنند موفق یا خشنود شوند، یا شاید به افراد غیر متعهد و مردم گریز شباهت یابند و به راستی به افرادی مرده تبدیل شوند.
آن ها ممکن است در همه یا اغلب استعداد های خودشان در خصوص زندگی سازنده کارشکنی کنند.
یا ضمن مقایسه ی خودشان با دیگران و پیشرفت هایشان دچار وسواس شوند.
افسانه خودباوری-قسمت چهارم
اینگونه میخواهند به جای یافتن شادی، در جستجوی مقام باشند.
شاید آن ها اغلب مضطرب، سراسیمه و وحشت زده یاشند یا بخواهند به مدت کوتاهی جزو افراد لذت جو قرار گیرند.
خوایشتن داری نداشته باشند یا به افرادی تدافعی تبدیل شوند.
در نتیجه به شیوه ای به ظاهر عالی و فوق العاده عمل کنند.
آن ها ممکن است به طور تلافی جویانه به رویه ای غیر معمول خشن یا مردانه روی آورند یا شاید با دیگران بسیار خصملنه رفتار کنند.
شاید یه طور غیر متعارف افسرده شوند.
از واقعیت کناره بگیرند و به تخیل روی آورند.
به طور غیر معمول خود را گناهکار بدانند یا در رویارویی با دنیا اشتباه بزرگی مرتکب شوند‌.
شاید در برخی استعداد هایشان، کارشکنی کنند.
به آسانی به نداشتن نظر موافق به خویشتن خویش آگاه شوند و خود را به علت کم اعتمادی یا بی اعتمادی به خودشان سرزنش کنند.
در نتیجه، از خویشتن بینی خود حتی بیشتر از آنچه پیش تر به آن می پرداختند، بکاهند.
حتی امکان دارد از تعداد بی شمار واکنش های روان تنی آزرده نشوند، همان واکنش هایی که موجب می شود بیشتر به خود افترا بزنند.
این فهرست چندان جامع و فراگیر نیست.
در واقع تمام متون روان درمانی در پنجاه سال اخیر کم و بیش به آسیب های این چنینی پرداخته اند که افراد به خود وارد می کنند.
زمانی که فرد خود را مقصر میداند.
به طور ناخوشایند روابط خود را به دیگران خوشه دار یا قطع نی کند.
در حقیقت به احساس گناه یا خجالت درباره ی اعمالی که انجام داده یا نداده است، دچار می شود و در نتیجه از میزان خویشتن بینی خود می کاهد.
این متون، مساله ی پیامد منطقی را که تا حدودی بی پایان و مداوم است، توضیح میدهند.
بدین معنا که اغلب وقتی انسان ها به نحوی موفق می شوند خود را بپذیرند، محترم بدانند و تایید کنند، رفتار هایشان به طور شکفت انگیزی بهبود می یابد.
کارایی آن ها به طور شایان توجهی پیشرفت میکند.
از اضطراب، احساس گناه، افسردگی و خشم آن ها کاسته میشود و آن ها از لحاظ هیجانی تشویش کمتری دارند.
ادامه دارد…

منبع:

افسانه خودباوری

آلبرت الیس

افسانه خودباوری-قسمت سوم

مطالب مرتبط:

افسانه خودباوری-قسمت اول

افسانه خودباوری-قسمت دوم

افسانه خودباوری-قسمت سوم

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس و راههای افزایش آن

با ما همراه باشید:

آدرس صفحه ی اینستاگرام دکتر الهام مبلیان

آدرس کانال تلگرام دکتر الهام مبلیان

رادیو باهم

آدرس صفحه ی اینستاگرام نسترن صالحی

گردآورنده: نسترن صالحی

15

دیدگاهتان را بنویسید

error: هشدار: محتوا محافظت می شود !!