40 فکر سمی
حتی یک لحظه هم این افکار را باور نکن!
زمان پیشنهادی مطالعه: 4 دقیقه
❎ فکر رسمی شماره ۱۸:
تایید پدر و مادرت، مهم تر از هر چیزی است!
نمونه:
راجر مرد ۳۵ ساله ای بود که تقریباً هر کاری را در زندگی اش، به خاطر خوشحال کردن والدینش انجام میداد.
او همیشه تصمیمی را میگرفت که پدرش راضی باشد و او را خوشحال کند.
او فرزند مورد علاقه ی والدینش بود و آن ها به پسرشان افتخار میکردند.
پس از اتمام دوران دبیرستانش، به دانشگاهی رفت که پدرش انتخاب کرده بود.
بعد از آن، آرزوهای پدرش را دنبال کرد و به دانشکده ی بازرگانی رفت.
در ۳۰ سالگی با دختری که والدینش دوست داشتند و انتخاب کرده بودند ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد.
با اینکه درآمد خوبی داشت اما احساس بدبختی می کرد و هرگز از زندگی اش راضی نبود و عاقبت اقدام به خودکشی کرد!
پس از نجات یافتن از خودکشی و روان درمانی، متوجه شد که اصلاً کنترلی بر زندگی شخصی اش ندارد و فقط خواسته های پدرش را اجابت میکند.
پس از آن با وجود مخالفت شدید والدینش طلاق گرفت و از آن ایالت نقل مکان کرد.
به دانشگاه پزشکی رفت و شروع به ادامهی زندگی، طبق خواسته ی خودش کرد.
راجر بالاخره توانست خوشبختی را لمس کند.
+ تحلیل:
افراد پیر و جوان زیادی وجود دارند که باور دارند، باید طبق توقعات و خواستههای پدر و مادرشان زندگی کنند و تایید و رضایت آن ها را به دست آوردند.
اما همانطور که از داستان راجر متوجه شدیم، این روش سالم و صحیحی برای زندگی نیست.
* بهتر است از زندگی کردن بر طبق توقعات دیگران امتناع کنید و همچنین عاقلانه است که توقعات خود را نیز بر دیگران تحمیل نکنید.
پدر و مادرها با مسائل زیادی روبرو میشوند که از آن ها متنفر هستند اما کاری نمیتوانند درباره اش بکنند.
مانند: مالیات، تورم، آلودگی و…
این بسیار غیر واقع بینانه است که خیال کنید میشود پدر و مادر یا دیگران، تمام کارهای شما را تایید کنند.
شاید واقع بینانه ترین هدف در زندگی، “پذیرش” والدین باشد نه دریافت “تایید” از والدین.
درست است که والدین، به راستی عاشق فرزندان خود هستند و بهترین ها را برای آن ها میخواهند، اما اگر همین والدین، از بچه هایشان توقع داشته باشند که بر طبق خواسته های دیگران زندگی کنند، در اشتباهند.
زمانی که پدر و مادر ها درک کنند که زندگی فرزندانشان باید طبق خواسته ی خودشان و بدون مداخله ی آن ها پیش برود، همه با هم همراه میشوند.
راهنمایی خواستن از والدین طبیعی و نیاز است.
اما در نهایت فرزندان هستند که باید آنچه را احساس میکند بهترین است، انتخاب کنند.
اگر پدر و مادری، فرزندشان و روش زندگی اش را تایید نمی کنند، مشکل فرزندشان نیست.
چون فرزندان، عروسک خیمه شب بازی دیگران نیستند.
* قطعاً بهترین کار این است که بچهها و والدین، با هم صادق باشند و بدانند که عشق خالص و احترام متقابل است که پایه های ارتباط فرزند-والد را شکل میدهد.
متاسفانه عموما کسب چنین رفتار متقابلی غیر ممکن به نظر می رسد.
درست است که این موضوع تاسف برانگیز است، اما باید به زندگی ادامه داد.
اگر میخواهید زندگی خوشایندی داشته باشید، ممکن است گاهی مجبور شوید بر خلاف خواسته ی دیگران حرکت کنید.
اگر فقط برای خوشحال کردن پدر و مادرتان زندگی کنید، عشق و تایید آن ها را را به دست می آورید، اما زندگی خودتان را از دست میدهید!
+ پادزهر ها
تلقین های اصلاحی:
– من به دنیا نیامده ام که بر طبق انتظارات دیگران زندگی کنم.
– من زندگی خودم را انجام میدهم، نه زندگی دیگران را.
– من یاد میگیرم که داستان زندگی خودم را بنویسم و ساز خودم را بنوازم.
– من ترجیح میدهم تایید پدر و مادرم را داشته باشم اما برای خوشحال بودن، نیاز قطعی به آن ندارم.
– من مجبور نیستم خودم را ناراحت کنم که چرا پدر و مادرم من را تایید نمیکنند.
– بهتر است به خودم احترام بگذارم و خودم را تحسین کنم، به جای اینکه سعی کنم متناسب با تصویری باشم که دیگران از من انتظار دارند.
✅ باور مثبت مخالف این باور:
تایید پدر و مادر مطلوب است، اما برای رضایت شخصی، ضروری نیست.
ادامه دارد…
منبع:
کتاب 40 فکر سمی
دکتر آرنولد لازاروس – دکتر کیلفورد لازاروس – دکتر آلن فی
گردآورنده: نوشین آقاخانی
مطالب مرتبط:
مهارت های لازم برای زندگی سالم تر
با ما همراه باشید:
کانال تلگرام دکتر الهام مبلیان
50