به زندگی خصوصی ام کاری نداشته باش
زمان پیشنهادی مطالعه مقاله:5دقیقه
یکی از متداول ترین نشانه هایی که موجب ادامه بی وفایی می شود،عدم تمایل همسر بی وفا به خبر داشتن شریکش از همه ی جوانب کارها و زندگی اوست.
اگر همسری از صحبت درباره ی وقایع روزش اجتناب می کند،شاید این علامتی برای وجود یک زندگی ثانوی مخفی است.
وقتی همسر بی وفا تمام زندگی اش را پنهان می کند،کشف زندگی مخفی ثانوی مشکل خواهد شد.
بی وفایی راه چاره ی عدم رضایت از زندگی مشترک نیست.
صداقت و وفاداری راه چاره ی اصلی است.
صداقت و وفاداری همواره موجب رشد وبهبود ازدواج می شود.
هر چه اطلاعاتتان درباره ی افکار وفعالیت های،یکدیگر زیادتر باشد،بهتر قادر به رفع نیازهای یکدیگر خواهید بود واختلاف را راحت تر حل خواهید کرد.
پنهان نگه داشتن مسایل شخصی مانع دستیابی فرد به نیاز های ضروری همسرش می شود،که منجر به شکست در زندگی زناشویی می شود.
تا وقتی جان مجبور به پنهان کاری بود،می بایست هر بار دروغ جدید از خودش می ساخت.
به این ترتیب با گذشت زمان متوجه شد که ادامه زندگی مخفی ثانویه اش بسیار راحت است در صورتی که مجبور نباشد همیشه به هسرش بگوید کجا بوده است.
یکی از دلایلی که جان از سو دلگیر بوده وبه اندازه کافی به او علاقه نداشته از نظر جان این بود که سو حقی درباره ی زندگی خصوصی اش قایل نبوده.
سو استدلال جان را نمی پذیرفت او پیش از این بارها با دروغگویی جان روبه رو شده بود واعتماد دوباره به جان برایش دشوار بود.
او هرگز مطمعن نبود که آیا جان دوباره با باربارا ارتباط خواهد داشت؟
روش دیگری که جان سعی می کرد از زندگی مخفی ثانوی اش دفاع کند این بود که متوسل به اعتماد شود.
وقتی سو درباره ی فعالیت های مشکوک او سوالاتی می کرد،جان اغلب حالت تعجب وحق به جانبی به خود می گرفت که انگار می پرسید سو چطور می توانست چنین سوالاتی مطرح کند وسعی می کرد طوری وانمود که چنین سوالاتی بی احترامی به اوست.
بنابراین هر وقت سو در ارتباط با فعالیت های جان سوال می کرد،در او احساس گناه ایجاد می شد.
روزی سو رک وراست از جان پرسید:آیا هنوز با باربارا ارتباط داری؟
جان همراه باخشم،عصبانیت وناراحتی جواب داد:چطور می توانی پس از آن همه تلاشی که برای بهبود ازدواجمان کرده ام،چنین تصوری کنی؟
اگر نتوانی گذشته را فراموش کنی،می ترسم نتوانیم آینده خوبی داشته باشیم.
سپس با حالتی حق به جانب اتاق را ترک کرد.
راهبردش کاربردی عالی داشت چون به این معنا بود که مجبور نیست وانمود کند همه چیز میان آن ها خوب است.
همین باعث شد که سو دیگر درباره ی باربارا از او چیزی نپرسد.
روش (اعتماد نداشتن تو نا امیدم)می کند موجب ایجاد احساس گناه در همسر خیانت دیده می شود و او را از پیگیری بیشتر ماجرا باز می دارد.
بالاخره سو متوجه شد که چرا جان چنین روشی را به کار می برد و این در واقع برای پنهانکاری بیشتر است.
بنابراین دوباره شروع به کنجکاوی کرد.
اغلب اشخاصی که زندگی ثانویه پنهانی دارند،ترجیح می دهند در مورد زندگی خصوصی شان هیچ اطلاعی به دیگران ندهند.
اگر همسری در جواب این سوال که کجا بوده وچه کارهایی انجام داده است؟پاسخ دهد به راستی (یادم نمی آید)این علامت خطر است.
سو می دانست که ارتباط جان با باربارا هنوز ادامه دارد وبه شدت عصبانی بود.
دوباره از جان خواست که ارتباطش با باربارا تمام کند و جان در پاسخ گفت:که او به زنی شکاک وکنترل کننده تبدیل شده است.
جان تصمیم گرفت برای مدتی خانه را ترک کند وبرای خودش آپارتمانی تهیه کند.
از آنجا می توانست هم گاهی فرزندانش را ببیند وهم دور از چشم سو با باربارا ارتباط داشته باشد.
بنابراین در اولین قدم،آپارتمانی نزدیک خانه اش پیدا کرد ومنتظر سوالات سو شد.
طولی نکشید که موقع شام سو شروع به پرسش کرد واز جان پرسید امروز چه کار کرده است؟
جان نگاهی به او کرد وگفت:به تو ربطی ندارد.
سو گفت:مطمعنم به من مربوط است،واین همان بهانه ای بود که جان منتظرش بود……….
همراه ما باشید با ادامه موضوع:(به زندگی خصوصی ام کاری نداشته باش!)
منبع:کتاب رهایی از خیانت زناشویی
مترجمان:(شمس الدین حسینی-الهام ارام نیا)
مطالب مرتبط:
مفهوم بانک عشق وارتباطش با خیانت
نیازهای عاطفی ارضا نشده وخیانت
همراه ما باشید:
آدرس اینستاگرام خانم دکتر مبلیان
گرداورنده:فاطمه طلایی کارشناس مشاوره
162
نظرات