ریشه ها و علل درونی اهمالکاری

8+

ریشه ها و علل درونی اهمالکاری

۲.دم بینی : برخی قادر به دیدن افق های دوردست نیستند. تنها زمان کوتاهی از عمر خود را می بینند، گویا همه چیز برای آن ها امروز است و فردایی وجود ندارد ؛ برای آینده اشان برنامه ای ندارند و کارهایشان را به تعویق می اندازند.

۳. توقع بیش از حد از خود: وقتی شما برای انجام کاری ، توقعی بیش از حد توانایی تان  داشته باشید طبعا از انجام آن کار طفره می روید  ، خود را بی علاقه  نشان می دهید و هرگز نمی توانید به موقع ، کار را به سامان رسانید؛ وضع شما در آن اوضاع و احوال این خواهد بود:

 کار برای شما کسل کننده می شود ، ساعت ها اوقات شما را می گیرد، شما را به استراحت و خواب سوق می دهد، شما را خسته و عصبانی می کند.

۴.پایین بودن سطح تحمل (سرخوردگی) : کم تحملی در برابر مشکلات ، اغلب اوقات موجب وقفه و رکود در پیشرفت کار می شود و پیامد آن بیزاری و انزجار نسبت به آن است و آثار منفی بر جای میگذارد ؛ مثلا  باعث میشود حال را فدای آینده کنید یعنی رنج مبهم آینده را در زندگی روزانه خود تحمل ناپذیر احساس می کنید.

۵.کمال گرایی وسواس گونه : گرچه کمال جویی در همگان نهفته است و هرکس دوست دارد برای خوب انجام دادن کار، دقت لازم را به کار گیرد؛ اما کمال گرایی وسواس گونه باعث میشود فرد هر چیزی را که به انجام می رساند، ناکافی و نادرست ببیند که برآیندش جز اضطراب، عقب نشینی در انجام کار، نیمه رها کردن ، تعویق انداختن و به پایان نرساندن ، چیز دیگری نیست زیرا در اندیشه کمال هر چیزی بودن، قدرت انجام کار را از انسان میگیرد و باعث کاهش کیفیت عملکرد می شود.

۶. لذت جویی و راحت طلبی : بسیاری از اهمال کاری ها ، نتیجه لذت جویی آنی و بی تابی در رسیدن به خوشی زودرس است.

۷. فقدان قاطعیت : قاطعیت یعنی این که اعتماد به نفس داشته باشید، نگرش تان نسبت به خود و دیگران مثبت باشد و با دیگران رو راست ، صریح و صادقانه رفتار کنید. بنابراین معنای رفتار غیر قاطع یعنی این که شخص حقوق اساسی خود را ابراز نمی دارد و اجازه می دهد دیگران به حقوق او تجاوز کنند. یکی از عوامل اهمال در کار ، عدم قاطعیت است که شخص کناره گیری را ترجیح می دهد.

۸.افسردگی : پل هاک و  آرون تی بک  گفته اند : افسردگی با خصوصیاتی همراه است ، آدم افسرده خود را سرزنش می کند و از دیگران ترحم می طلبد، این حالت ها با حس بدبینی به دیگران همراه است. در نظر وی روبه رو شدن با مردم کسالت آور است و زندگی بسیار تنفر آمیز است. شخص افسرده دائماً از انجام دادن کارها طفره رفته و نسبت به اکثر امور، بی علاقه و بی انگیزه است.

۹. اضطراب : به طور معمول اضطراب در نتیجه ترس از عدم موفقیت در آینده حاصل میشود و عاملی برای به تعویق انداختن کار هاست.

۱۰. فرصت سوزی به بهانه نا معلوم بودن آینده : اهمال کار چون آرزوهایش را در برابر خود، انباشته شده میبیند ، فرصت های نقد را رها می کند و تنها در آرزوی آینده ای روشن و زیبا به سر میبرد.

گردآورنده : مریم سلیمانی کارشناس روانشناسی

139

دکتر الهام مبلیان مشاور خانواده و زوج درمانگر استاد دانشگاه مشاور دانشگاه اصفهان

دیدگاهتان را بنویسید

error: هشدار: محتوا محافظت می شود !!