شناخت اختلالات شخصیت قبل و بعد از ازدواج_بخش بیست و هشتم
مدت زمان مطالعه مقاله:4دقیقه
اختلال شخصیت افسرده:
ویژگیها و تشخیص شخصیت افسرده:
1-تمام رفتارهای او با غم و اندوه همراه است.
2-بینشی که به خود و تواناییهایش دارد کنده از حس بی کفایتی،بی ارزشی و حرمت نفس پایین می باشد.
3-دیدگاهی انتقادی،سرزنش آمیز نسبت به خود دارد.
4-اکثر اوقات در حال غصه خوردن و فکر کردن به مسائل ناراحت کننده است.
5-نسبت به شما و دیگران منفی نگر،انتقادی و با پیش داوری رفتار میکند.
6-تقریبا به همه چیز بدبین است.
7-غالباً احساس گناه و ندامت دارد.
آیا اخیراً با کسی رابطه برقرار کردهاید که این خصوصیات را دارد؟
اگرچه همه ما لحظاتی از زندگی خود را با غم و اندوه و دورههای کوتاه افسردگی می گذرانیم؛
اما در مورد شخصیت غمگین این حالتها فراگیر و مداوم روی میدهد.
اصطلاح روانشناسی که به این خصوصیات رفتاری داده می شود*اختلال شخصیتی افسردگی*می باشد.
با اینکه نمیتوان این اختلال را یک آسیب روحی جدی مانند افسردگی مزمن که در اختلال دو قطبی شاهدش هستیم دانست؛
اما شخصیت افسرده علائمی را در خود نشان میدهد که درست مانند خصوصیات یک شخص مبتلا به افسردگی مزمن می باشد.
شخصیت غمگین و افسرده:
این جزو طبیعت آدمی است؛
که روزها یا هفته هایی را در زندگی اش با غم و ناراحتی دست و پنجه نرم کند؛
با تمام افت و خیزهای زندگی هرروزه باز هم به این حس می رسیم که سلامت و شادابی روح خود را دوباره پیدا کنیم.
حال ما این دوره های کوتاه غم و اندوه را چنین توصیف می کنیم:
امروز روز بدی داشتم…
چیزی نیست فقط از خستگیه…
و یا آنرا واکنشی در برابر شرایط ناراحتکننده می بینیم که برای ما رخ داده است.
این اتفاقات جزئی قسمتی از زندگیست و ما یاد گرفتهایم هر از گاهی انتظار این موانع را داشته باشیم؛
اگر چه وقتی قصد بحث کردن درباره شخصیت غمگین و افسرده را داریم به شکل مشکلی فکر میکنیم که بسیار با دوام تر و فراگیرتر است اما از این الگوی شخصیتی به عنوان سندروم”ای یور”یاد میکنیم.
در کارتون های بچه گانه این یور نام الاغی بود که همیشه بدبین و غم زده به نظر می رسید؛
وقتی اتفاقات خوبی برایش رخ میداد منتظر بود تا در پی آن حوادث بدی روی دهد؛
حتی لحن صحبت کردنش بی روح و بی احساس بود؛
به ندرت پیش میآمد چیزی هیجان زده شود؛
و توقع نداشت زندگی اش تنوع یا رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد.
ای یور بهترین توصیف برای شخصیت غمگین و افسرده است.
رابطه با یک شخصیت افسرده ممکن است این حس را به شما بدهد که در یک دنیای خالی از شور و لذت گیر افتادهاید؛
در تجارب بالینی خود پی برده ایم این اشخاص گسترده احساسی بسیار محدود دارند؛
وقتی با این پرسش مواجه میشوند:
که در حقیقت چه احساسی دارند؟
برای توصیف آن واقعاً به مشکل برمی خورند و یا وقتی از آنها می پرسیم:
چه فعالیتی باعث لذت شان می شود؟
به سختی میتوانند پاسخی پیدا کنند.
مطرح کردن این خواسته یعنی تهیه لیستی از بیست فعالیتی که باعث شادی او میشود درست مثل این میماند که از یک نفر بخواهیم با پای برهنه در مسابقات دوی ماراتون شرکت کند.
بنابراین نهتنها زنجیره احساسی محدودی دارد بلکه بیان این احساسات نیز برایش بسیار دشوار است.
در نتیجه حس بی ارزش بودن و شناخت ناچیزی که او از ارزشها و تواناییهایش دارد؛
خود را به شکل رفتارهای از قبیل عیب جویی، پیش داوری و سرزنش کردن بروز میدهد.
این منفی نگری به شکل خود پرورانه در او شکل گرفته و از اینکه خود را تحقیر کند احساس شرم ندارد؛
هر تعریف و تمجید و یا رفتارهای مهربانی را که در قبال او انجام می شود نادیده میگیرد و در عوض به تحریف آنها میپردازد؛
و آن را به عنوان مدرکی برای اثبات بی ارزشی قلمداد میکند.
تمایلی که اغلب به تحقیر خود دارد می تواند شدید و ناخوشایند باشد؛
و همواره این حس را به اطرافیان میدهد که مجبورند شتاب کنند و به او ثابت کنند این افکار منفی افسرده کننده به هیچ وجه درست نیستند.
چه چیزی سبب شکلگیری شخصیت افسرده می شود؟
بدون شک علائم مربوط به افسردگی از نظر شدید یا خفیف بودن گستره خاص خود را دارد.
در یک سر این زنجیره میتوان افسردگی مزمن و حاد را دید؛
که میتواند کاملاً طاقتفرسا باشد و حتی شخص مبتلا را در معرض خطرهای ناشی از افکار خودکشی قرار دهد.
در انتهای دیگر این زنجیره می توان عملکرد عادی روح و روان را مشاهده کرد.
شخصیت افسرده در میان این طیف قرار دارد.
اگرچه به ندرت ممکن است علائم افسردگی حاد دچار شده و از حرکت و فعالیت بیفتد،
حالت روحی او همیشه با غم،غصه خوردن،منفی بافی و بدبینی همراه است؛
اما خود شخص آنچنان به این وضعیت خو گرفته که این علائم به هیچ وجه برایش بحرانی و رنج آور نیستند؛
عادت دارد در توجیه این حالت های روحی چنین جملهای را بیان کند:
من این طوری هستم دیگه…
شاید باور نکنید این افراد آنچنان انس و قرابتی با این افسردگی مزمنیدا کرده اند که ان را به هیچ وجه عیب میدانند.
با این وجود علاوه بر ژن ها می توان گفت کودکانی که والدین آنها افسرده هستند؛
به دلایل دیگری در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.
بسیار دشوار است در کنار کسی بزرگ شویم که افسرده است اما رویکرد توأم با منفی نگری او را که نسبت به دنیا و ارزیابی خود و دیگران دارد؛نیاموخت و در پیش نگرفته.
تحقیقات جالبی که از مراحل ابتدایی رشد کودکان به عمل آمده؛
نشان میدهد که حتی نوزاد آدمی می تواند افسردگی را در صورت والدین خود تشخیص دهد.
ادامه دارد…
منبع:
نویسنده:براد جانسون،کلی موری
مترجم:فاطمه سادات موسوی
مطالب مرتبط:
شناخت اختلالات شخصیت قبل و بعد از ازدواج_بخش بیست و هفتم
انتخاب سرنوشت ساز من_بخش شانزدهم(بخش پایانی)
خیانت زناشویی و اشتباهات همسر عهدشکن
همراه ما باشبید:
آدرس کانال تلگرام خانم دکتر الهام مبلیان
آدرس اینستاگرام خانم دکتر الهام مبلیان
گردآورنده:سورین برنجیان
139