شناخت اختلالات شخصیت قبل و بعد از ازدواج_بخش بیست و چهارم
مدت زمان مطالعه مقاله:5دقیقه
اختلال شخصیت وابسته:
ویژگیها و تشخیص شخصیت وابسته:
1-بدون دریافت راهنمایی و قوت قلب از سوی شما حتی قادر به تصمیمگیری های عادی و روزمره خود نمی باشد.
2-برای به عهده گرفتن اکثرا مسئولیتهای مهم زندگیاش به شما یا دیگران وابسته است.
3-ترس از طرد شدن و یا از دست دادن حمایت دیگران مانع از آن می شود که ابراز وجود کرده و یا در جهت مخالفت با نظرات دیگران موضع گیری کند.
4-به دلیل عدم اعتماد به قابلیتها و قدرت تفکر و قضاوت خود به سختی می تواند کاری را آغاز کرده و یا وظایفش را به تنهایی انجام دهد.
5-به شدت تلاش میکند تا محبت و حمایت دیگران را به دست بیاورد و حتی گاهی اوقات برای برطرف کردن این نیازش حاضر به انجام کارهای آزاردهنده می شود.
6-ترس و نگرانی شدید ناشی از عدم توانایی در محافظت از خود او را اکثراً با احساس عذاب و بی پناهی مواجه میسازد.
7-وقتی یک رابطه صمیمی را از دست میدهد به سرعت و مصرانه درپی برقراری روابط جدید است تا توجه و حمایت ای را که نیاز دارد به دست بیاورد.
8-ترس از اینکه مجبور باشد به تنهایی از خودش مراقبت کند به طرز غیر واقع بینانه ذهنش را مشغول کرده است.
آیا هیچ یک از نشانه ها به نظر شما آشنا نیست؟
آیا اخیرا وارد رابطه ای شده اید که طرف مقابل همواره به شما احساس وابستگی شدیدی نشان میدهد؟
کنار آمدن با افرادی که این ویژگی را دارند؛
(روانشناسان از آن به عنوان اختلال شخصیتی وابستگی نام میبرند)
بسیار دشوار است؛
و نیز به سختی میتوانید وابستگی آنها را به خود کم کنید.
شخصیت وابسته:
مهمترین ویژگی شخصیت وابسته این است که،
او همواره نیاز دارد تا دیگران از او حمایت و مراقبت کنند؛
و همواره به دنبال این است تا از دیگران اطمینان قلبی و راهنمایی دریافت کند؛
و از قدرت اتکا به نفسش به شدت پایین است.
شخصیت های وابسته آنچنان سعی در خشنود کردن دیگران دارند که به راحتی میتوان آنها را با خود همراه ساخت.
در واقع می توان آنها را به عنوان انسان های مهربان،با محبت و بسیار خوش خدمت شناخت.
اما نیازی که به پشتگرمی و رابطه داشتن با دیگران دارند به قدری زیاد است که برای اشخاصی که مانند خودشان نباشند یک بار اضافی محسوب میشوند.
از آنجا که ترس از تنها ماندن و نداشتن کسی که در زندگی ناجی و حامیان آنها باشد؛
همواره با آنهاست در برابر دیگران نقشی منفعل به خود میگیرند؛
تا به این طریق دیگران آن وا دارند به جای آنها تدبیر به کار برده و مراقبشان باشد.
قادر نیستند تا کاملاً مستقل و به تنهایی از عهده زندگی و تصمیمات آن برآیند؛
و اگر کسی را در کنار خود نیابند تا هدایت زندگیشان را به دست بگیرد اغلب حس ناامیدی و سرخوردگی به آنها دست می دهد.
برای اینکه بتواند به آن میزان توجه و صمیمیت عاطفی که خواستار هستند برسند و آن را برای خود حفظ کنند؛
حاضرند هر کاری انجام دهند و از این طریق در روابط خود همیشه همدلی و سازگاری لازم را نگه میدارند.
شخصی که در ابتدا بسیار دلچسب و راحت به نظر میرسید تبدیل به فرد وابسته ای می شود که از نظر روحی-روانی هیچ استقلال یا اتکا به نفسی ندارد.
حقیقت اینجاست که او هیچ تغییری نکرده بلکه شما روز به روز نسبت به این حقیقت بیشتر آگاهی پیدا میکنید.
ممکن است گاهی اوقات این فکر به ذهن شما خطور کند که او از نظر روانی درست مانند یک کودک می باشد.
آنچه که دیگران به راحتی حاضر به بخشش یا گذشت از آن نیستند برای شخصیت وابسته به سادگی قابل بخشش است؛
و برای حفظ آرامش و موافقت دیگران خود را درگیر فعالیت های پر زحمت کرده و یا وعده هایی می دهد که قادر به انجام آنها نیستند.
همچنین حاضر به برقراری روابطی میشوند که هدف آن فقط سودجویی از اوست.
شخصیت وابسته کشمکش درونی بی وقفه ای در اعتماد کردن به دیگران دارد.
او همواره ترس بیمورد از اینکه مبادا تنها رها شود در دل می پروراند و در پی آن است که دیگران او را نسبت به محبت و وفاداری خود خاطر جمع کنند.
او محتاج است و از شما میخواهد توجه و وقت خود را صرف او کنید.
ما در حرفه خود از شخصیت وابسته به عنوان*روزنه های تاریک و اشباع نشدنی نیاز*یاد میکنیم.
هیچ میزان از توجه و همدلی کافی نیست تا بتواند او را از ته دل راضی نگه داشته،
یا برای رسیدن به استقلال کامل انگیزه بخش او باشد.
به طور خلاصه می توان چنین گفت:
شخصیت وابسته به شکلی فزاینده گرفتار ترس از تنها ماندن است.
افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی خود را با کمبودهایی که دارند می شناسند؛تا اینکه در پی یافتن قابلیتهای مثبت خود باشند.
اگر دیگران را در کنار خود داشته باشند خوشحال و راضی اند؛
و نیز اگر خود را در جمعی ببیند که در آن مصاحبت و دوستی تضمین شده امنی با بقیه دارند،
این خوشحالی مضاعف میشود.
همواره در جستجوی تشویق و راهنمایی دیگران هستند.
وقتی کسی باشد که به جای آنها آغازگر کارها باشد بهترین حال را خواهند داشت؛
مخصوصا اگر بعد از آن با راهنمایی و تحسین روبرو شوند.
در نتیجه احساسی که نسبت به خود دارند بسیار تحقیر آمیز است و دائم این تفکر را در خود تقویت میکنند که افرادی ناتوان و نالایق هستند.
ادامه دارد…
منبع:
نویسنده:براد جانسون،کلی موری
مترجم:فاطمه سادان موسوی
مطالب مرتبط:
شناخت اختلالات شخصیت قبل و بعد از ازدواج_بخش بیست و سوم
انتخاب سرنوشت ساز من_بخش شانزدهم(بخش پایانی)
خیانت زناشویی و اشتباهات همسر عهدشکن
همراه ما باشید:
آدرس کانال تلگرام خانم دکتر الهام مبلیان
آدرس اینستاگرام خانم دکتر الهام مبلیان
گردآورنده:سورین برنجیان
89