شناخت اختلالات شخصیت قبل و بعد از ازدواج_بخش چهاردهم
مدت زمان مطالعه مقاله:5دقیقه
اختلال شخصیت مرزی یا بینابینی:
ویژگیها و تشخیص شخصیت مرزی:
1-تصور تنهایی و رها شدن به شدت او را میترساند.اکثر مواقع رفتارهای بی غرضانه شما را نشانه طرد شدن خودش قلمداد میکند.
2-با نگاهی به روابطش میتوان اشتیاق،تزلزل و بیثباتی احساسی بالایی در آنها دید.
3-دست به رفتارهای آنی و هیجانی از قبیل به ولخرجی های بی هدف،رابطه جنسی،مصرف مواد مخدر،رانندگی دیوانه وار و پرخوری می زند.
4-تظاهر و تهدید به خودکشی می کند و سابقه خودزنی نیز دارد.
5-بی ثباتی روحی شدیدی دارد(مثلاً حالتی بین افسردگی،اضطراب و خشم در او دیده میشود).
6-همواره احساس پوچی و بی حوصلگی دارد.
7-بی دلیل عصبانی می شود و با حرف های زننده و خشونت فیزیکی خشم خود را بروز میدهد.
اگر تا به حال با یک شخصیت طوفانی رابطه داشته و یا عاشق او شده اید؛
به راحتی میتوان حدس زد فراموش کردن این تجربه امر ساده ای نیست.
شخصیت مرزی قابلیت تاثیرگذاری زیادی دارد؛
و شاید به این دلیل که آنها دائما در حال تخلیه هیجانی(مثلا بروز خشم و عصبانیت و یا شور و هیجان بالا)هستند؛
و شریک عشقی خود را به معنای واقعی در تنگنا و مخمصه قرار میدهند.
زندگی با شخص مبتلا به اختلال مرزی در ابتدا با هیجان بسیار آغاز میشود؛
اما در آخر دقیقاً به همان میزان شور و اشتیاق اولیه شما را با حالتی از شوک،خشم و سردرگمی روبهرو میکند.
اگر دلباخته کسی شده اید که بسیار دمدمی بوده و رفتارهایش آنی و بی برنامه است؛
و نیز برای تنبیه خود یا دیگران اقدام به خودزنی میکند پس لازم است این بخش را با دقت مطالعه کنید.
شخصیت طوفانی:
افرادی که دچار اختلال مرزی هستند(یا به اصطلاح شخصیت های طوفانی)جز مشکل ترین و بی ثبات ترین انسان هایی هستند که تا به حال شناخته اید.
از نظر رابطه ای می توان آنها را یک طوفان واقعی خواند؛
به این معنی که با چنان شدت و به طرزی ناخوشایند به زندگی شما حمله می کنند که کاملا گیج و مبهوت می مانید.
او که گهگاه جذاب و هیجان انگیز ظاهر میشود به یکباره از کوره در رفته،خشمگین می شود و به خودش آسیب میرساند.
مشخصه اصلی اختلال مرزی بیثباتی همیشگی و ضعف جدی در روابط،اعتماد به نفس،احساسات و رفتارهای شخص می باشد.
عبارت مرزی یا بینابینی در اصل به منظور توصیف افرادی به کار گرفته شده که ظاهراً در مرز بین اختلال روحی عادی(مانند اضطراب و افسردگی)و اختلال روان پریشی جدی (یعنی حالتی که ارتباط فرد با دنیای واقعیت قطع میشود و یا به اصطلاح”دیوانه”خوانده میشود)به سر می برند.
این اختلال بسیار جدی.
برقراری رابطه عاشقانه با یک شخصیت مرزی درست مانند این است که؛
یک جوجه تیغی را در آغوش بکشید و یا یک نارنجک در دست بگیرید.
میتوان گفت یکی از مشخصههای تعیینکننده اختلال مرزی ترس شدیدی است که شخص از تنها ماندن یا رها شدن توسط معشوق اش دارد؛
در حالی که این ترس همواره با اوست،
هر گاه تصور میکند در آستانه طرد شدن قرار دارد،
(اگرچه میل و خواسته معشوقش واقعی نیست)،
با درخواست توجه،وقت و واکنش احساسی مفرط از طرف مقابل به این اتفاق دامن میزند.
شخصیت مرزی هرگونه تاخیر یا تغییر در وعده دیدار را به عنوان مدرک موجهی برای طرد شدن خودش توسط معشوق تفسیر می کند؛
و در مقابل واکنش او خشم و افسردگی خواهد بود؛
که اغلب با خودزنی ناگهانی و یا تظاهر به خودکشی همراه است.
چنین رفتارهای آنی و بدون فکر می باشد و در واقع تلاشی مذبوحانه برای اجتناب از وحشت تنها ماندن.
(چیزی که از کودکی دیوانه وار سعی داشته از آن دوری کند.)
تجارب عشقی آنها حاکی از رابطه های احساسی شدید اما پر آشوب می باشد،در حالی که در ابتدا معشوقه خود را شخصیتی بسیار ایده آل می دانند(تو بهترینی،تو تنها کسی هستی که میتونه منو درک کنه)اما در ادامه خیلی زود احساس سرخوردگی و ناکامی به او دست می دهد؛طوری که با خشم و عصبانیت طرف مقابل را به دلیل ناامید کردنش تحقیر میکند.
بی ثباتی احساسی یکی از مولفههای اصلی این اختلال شخصیتی است.
این تزلزل روحی را میتوان در تغییر سریع حالات او از احساسات منفی اولیه
(مانند افسردگی،خشم و اضطراب و تحریک پذیری)
تا رسیدن به دورههای کوتاهمدت آرامش یا حتی احساسات مثبت مشاهده کرد.
چه چیزی سبب شکل گیری اختلال مرزی در فرد می شود؟
شخصیت های مرزی هیچگاه قادر نبوده اند هویت منسجم و یکپارچه را در خود به وجود بیاورند حتی به عنوان یک انسان بالغ آنها نمیتوانند امنیت و آسایش واقعی را احساس کنند.
تصویری که آنها از خود دارند بسیار سخت و متزلزل می باشد؛
از شما به عنوان عاملی که تایید کننده وجود آنهاست استفاده خواهند کرد؛
و نیز با بودن شما به این باور میرسند که آنها هم میتواند ذرهای ارزشمند باشند.
چه چیزی باعث شده این رویکرد را داشته باشند؟
در اینجا یک دلیل تقریبا قانع کنند مطرح است:
آنها تجربه بسیار بدی را در کودکی پشت سر گذاشته اند.
در اکثر موارد آشفتگی،رفتارهای طرد کننده،بی مهری شدید و سوء استفاده های ناگوار احساسی،جسمی و جنسی از جمله تجارب ناراحت کننده ای است که شخصیت مرزی در دوران کودکی خود دیده است.
او در خانواده نابسامان،میان جنگ و جدال های شدید،روابط جنسی آشکار،خشونت و زنای با محارم بزرگ شده است؛
و یا در محیط هایی که نیازهای عاطفی اش همواره نادیده گرفته شده و از آن محروم بوده است.
حال به این تجربه گزنده این احتمال حتمی را اضافه کنیم؛
که سوء استفاده های احساسی جنسی نیز برای او رخ داده است.
از این رو درک این واقعیت تلخ آسان می شود که چرا این کودک سرسختانه تلاش می کند در بزرگسالی احساس با ارزشی را جایگزین حس پوچی و شیطان صفتی که در کودکی به او القا شده بود کند.
نمی توان گفت تمام افراد مبتلا به اختلال مرزی در دوران کودکی خود مورد سوءاستفاده جسمی یا جنسی قرار گرفتهاند؛
بعضی از آنها بیتوجهی یا صدمات روحی ظریفتر اما پایدارتری را متحمل شده اند.
با گذشت زمان آنها شروع به درونی کردن پیامهای میشوند که از محیط و اطرافیان خود دریافت میکنند؛
مانند(تو آدم بی مصرفی هستی،کی اصلا به تو توجه میکنه،تو بدی،تو عامل تمام آشوبهای این خانوادهای)
باورهای در هم آمیخته ای که در دوران کودکی در ذهن او نهادینه شده؛
هر چه که هستند،
واضح است وقتی این شخص پا به سن بلوغ می گذارد عاری از هویت منسجم و مثبتی است که اکثر ما در خود داریم.
ادامه دارد…
منبع:
نویسنده:براد جانسون،کلی موری
مترجم:فاطمه سادات موسوی
مطالب مرتبط:
شناخت اختلالات شخصیتی قبل و بعد از ازدواج_بخش سیزدهم
انتخاب سرنوشت ساز من_بخش شانزدهم(بخش پایانی)
خیانت زناشویی و اشتباهات همسر عهدشکن
همراه ما باشید:
آدرس کانال تلگرام خانم دکتر الهام مبلیان
آدرس اینستاگرام خانم دکتر الهام مبلیان
گردآورنده:سورین برنجیان
63