خورشید پنهان

پیشگفتار:

پیش از پرداختن به هر کاری، اگر ضرورت و بایستگی آن معلوم باشد انسان برای انجام آن انگیزه و نشاط لازم را پیدا می‌کند.
موضوع موعود،منجی نظریه یا طرز تفکری نیست.
که برخی اذهان آن را به خاطر تخفیف یا جلوگیری از دردها و رنج های ملت‌های ستمدیده که در اثر اعمال ظالمانه حکام متحمل گردیده اند، ایجاد کرده باشند.
افسانه ای نیست که شیعه به عنوان دلداری دادن به خویش در برابر ظلم فراوان که بر او وارد شده در کتاب خویش نگاشته باشد.
و نیز قصه ای نیست که قصه سرایان آن را ساخته و به اسلام چسبانده باشند.
مهدویت ریشه در باورها و اعتقادات مسلمانان دارد .
مسئله‌ای مهم و اساسی که قرآن کریم به آن بشارت داده و پیامبر اکرم و ائمه هدی در مواردی متعدد از آن سخن گفته .
و به انسان‌ها بشارت ظهور او را داده‌اند.
و لذا موضوع مهدویت را می‌توان امتداد اسلام و قرآن و کانون هدایت و فرهنگ اسلام دانست .
مهدویت یعنی نفی هر گونه ظلم و ستم، احساس برانگیز و شور آفرین ،فریادرس.
حبل المتین الهی در بسیج توده‌ها ،رویکردی جدی و قوی و آینده بشر و…
با چنین رویکردی جای آن را دارد این موضوع مهم در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

۱-بعد اعتقادی

یکی از مهمترین ابعادی که در بحث ضروریت طرح مباحث مهدویت قابل طرح و گفت و گو است، همان نگاه اعتقادی به مهدویت است.
بی تردید “اعتقاد” بنیان اصلی زندگی انسان است .
و آنچه در میدان عمل محقق می‌شود به ساختار اعتقادی مربوط است.
اگر آدمی از اعتقادی صحیح و منطقی برخوردار باشد، در عمل و گفتار دچار تناقض و بی هدفی نخواهد شد.
البته این اعتقاد باید سازنده، حرکت آفرین و هدایت بخش باشد.
منظور ما از شناخت، دانستن نام و نسب امام نیست چرا که منکر این آن حضرت نیز می‌توانند چنین اطلاعاتی را کسب کند.
بلکه شناخت باید به گونه‌ای باشد که سبب سالم ماندن انسان از شبهات و مایه حیات او شود .
چنین شناختی جز در پرتوی شناخت جایگاه،صفات و ویژگی های امام میسر نخواهد شد.
و این چنین شناختی است که به حکم عقل و نقل واجب است.
شیعه امامیه به لحاظ عقلی معتقد است که امام وارث تمام مقامات و وظایف پیامبر می باشد ،مگر در دریافت و ابلاغ وحی.
بنابراین امام، مقام ولایت، تفسیر و تبیین آموزه های وحیانی، تطبیق احکام الهی، تربیت افراد مستعد و اداره حکومت اسلامی را دارا می باشد.
چون معقول نیست که مقام ولایت نسبت به انسان‌هایی که همواره نیازمند ولی و سرپرست هستند تعطیل شود.
پس کسب معرفت و شناخته امام واجب می گردد همان طوری که ما ملزم به شناخته نبی هستیم.
به لحاظ نقلی نیز در فرهنگ دینی، قرآن و روایات شیعه و سنی، به سمت معرفت و شناخت امام و اعتقاد به او، از اهمیتی ویژه برخوردار است.
به گونه‌ای که در ردیف اصول اعتقادی یعنی توحید نبوت و معاد شمرده شده است‌.

1)شناخت امام راه معرفت خدا :

نخستین وظیفه انسان شناخته پروردگار است و تا شناخت او حاصل نشود راه درست به بندگی و اطاعت از او حاصل نخواهد شد.در همین راستا در قرآن و روایات مطالب فراوانی درباره لزوم معرفت خدا مطرح شده است .
از نظر دیدگاه روایات راه معرفت خدا و اوصاف او شناخت اولیای خدا و امامان معصوم است.
چون اینان مظهر صفات و اسمای الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند.
معصومین انسان‌های کاملی هستند که خداوند آنها را نماینده خود در زمین قرار داده است.
و اراده کرده که با آن شناخته شود و از مسیر اطاعت آن آنان اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد به ایشان و اطاعت از آنان قرار داده است.
امام حسین فرموند:

مراد شناخت خدا شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است، آن امامی که اطاعت از او بر آنان واجب است.

2)شناخت امام شرط اسلام واقعی

شیعه و سنی به اتفاق از پیامبر نقل کرده اند: “هر کس بمیرد حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است“.
بر این اساس شناخت امام شرط اسلام است.
و اگر کسی بی شناخت امام بمیرد، گویا از اسلام بی بهره بوده است هرچند مناسک و اعمال اسلام را انجام داده باشد.
امامت شاهراه بندگی خداست و آن که در این صراط مستقیم قرار گرفته و کارها و اعمالش در مسیر درست و منطقی و عاقبت به خیری واقع شده است.
وگرنه آن اعمال راه به جایی نبرده و کمالی برای او نخواهد آورد.

3) شناخت حق امام و قبولی اعمال، شرط پذیرش ولایت او

امام صادق (ع) فرمودند:
ما سه حق بر مردم داریم: یکی اینکه به فضل ما معرفت پیدا کنند، دوم اینکه پیرو ما باشند و سوم اینکه منتظر فرج ما باشند»
در حدیث دیگری امام صادق (ع) می فرماید: «خداوند از بندگان عملی را نمی پذیرد، و مگر به معرفت و شناخت ما».
بر اساس این روایات همه اعمال ما در ظرف معرفت و آگاهی ما نسبت به امام زمان به ارزش می یابد.
بطوریکه اولین حق امام بر ما شناخت مناقب و فضایل او است.

و قبولی اعمال بدون ولایت او امکان ندارد و پذیرش ولایت در صورتی امکان دارد که ابتدا معرفت و شناخت حاصل گردد.

4)بایستگی شناخت ولی نعمت

امام واسطه فیض الهی است و آنچه از نعمت ها به عالم وجود می رسد، به واسطه وجود او است و در این میان انسان ها نیز به واسطه وجود او، از انواع نعمتهای الهی بهره مند می شوند.
پیامبر اکرم می فرماید:

«ای علی اگر ما نبودیم، خداوند نه آدم و نه حوا را می آفرید و نه بهشت و نه جهنم را و نه آسمان و نه زمین را.»

5)شناخت امام، شناخت خلیفه الهی

پیامبر اکرم و می فرماید: «هنگامی که امام مهدی کا قیام کردند در حالی که بر سر ایشان قطعه ابری است .
که ندا کننده ای در آن است که ندا می کند، این همان مهدی است که خداوند بشارت داده – خلیفه خدا است پس از او تبعیت و پیروی کنید.»
خلافت الهی توسط انسان کامل مورد پذیرش قرآن و روایات قرار گرفته است.
در زیارات هم از حضرت حجت به عنوان خلیفه الهی یاد شده است. . .