آیا خیانت علت طلاق است؟
یکی از عوامل آسیب زا در ساختار و ثبات خانواده مسله روز افزون روابط فرا زناشویی است.
بین خیانت زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه ی معناداری وجود دارد.
به طوری که روابط فرا زنانشویی یکی از مهمترین تهدیدها برای ثبات روابط زناشویی و از عمده ترین دلایل طلاق در فرهنگ های مختلف محسوب می شود .
این پدیده در جوامع و فرهنگ های مختلف به اشکال گوناگون تعریف شده است و هر زوج بنا به تعهدی که در رابط ی خویش با یک دیگر بنا نهاده اند نگرش و تعریف خود را دارند.
همچین با توجه به پژوهش های مختلف بیشتر افراد انتظار تک همسری در روابط جنسی وپرهیز از روابط نامشروع از همسران خود دارند
به طوری که 97 درصد از پاسخگویان بیان کرده اند که افراد متآهل نباید در روابط نامشروع شرکت کنند.
بنابراین پژوهشگران اسامی و تعاریف مختلفی برای این پدیده در نظر گرفته اند .اما جنبه مشترک همه آنها پنهانی بودن آن است .
(پیتمن):خیانت را هر نوع رابط جنسی یا عاطفی مخفیانه و خارج از قواعد زناشوی در نظر میگیرد.
(کاپلان وسادوک):آن را ارتباط جنسی با شخص سوم خارج از روابط زناشوی می داند.
(نایت):حیطه گسترده تری در نظر میگیرد و آن را داشتن رابطه جنسی یا عاطفی یا اینترنتی و یا ترکیبی ازآنها می داند.
به عبارت دیگر , بر مبنایی تعریف گروهی منحصرأ رابطه جنسی با فردی غیر از همسر را رابطه فرا زناشویی می نامند.
اما لازم نیست تنها رابطه جنسی انجام گیرد تا بتوانیم رابطه را در این مقوله قرار دهیم ,بلکه هر ارتباطی با فرد غیر هم جنس که از همسر پنهان شود یک رابطه فرازناشویی محسوب می شود.
افراد بنا به دلایل مختلفی از جمله کنجکاوی , تنوع طلبی , انگیزه تجربه کردن , کسب اعتماد به نفس , سرگرمی , مشکلاتی در رابطه با صمیمیت , انتقام و کنجکاوی جنسی
وارد رابطه فرازناشویی می شوند(اتوود و سیفر)
(گلس ورایت): چهار عامل جنسی , هیجانی , انگیزه پیشرفت و عاشق شدن را به عنوان علل خیانت نام می برند.
(براون) نیز در پژوهش خود از عللی مانند : اجتناب از تعارض , اشیانه خالی و اعتیاد به عادت ناهنجار جنسی نام می برند.
(فیشر) نیز به جلب توجه, قدرت طالبی , اثبات مردانگی و زنانگی و اثبات جذابیت به عنوان علل خیانت اشاره می کند .
طرحوارها نیز در بررسی علل روانشناختی طلاق هایی که به دلیل خیانت صورت می گیرند از اهمیت ویژه برخوردار هستند .
(پلاتز , تایسون و ماسون):به بیان وجود رابطه ی طرحوارهای توصیف شده به وسیله ی بک و نمودهای دلبستگی پرداخته اند .
(روزبلیت , آلسن , دیویس , هانان ) با در نظر گرفتن دلبستگی به عنوان یک قاعده بیان می کنند
که وقتی میزان رضایت بالا و انتخاب و امکان بالقوه کم باشد , افراد بیشتر وابسته به ارتباطشان می شوند .
افزایش وابستگی موجب بالا رفتن تعهد می شود و در نتیجه فرد به ادامه ارتباط تمایل بیشتری دارد.
تعهد عامل اساسی برای رسیدن به ثبات و موفقعیت در زندگی است.
مشاهدات بالینی و مطالعـۀ تجارب صدها زوج اهمیت تعهد را در تشکیل ,تحکیم و رضایت زناشویی خیواقعی نشان می دهد.
بنابراین عدم تعهد نسبت به رابطه که معمولا از طرف مردان صورت می گیرد یا آغاز می شود می تواند منجر به نارضایتی همسر و طلاق گردد.
همسران در ابعاد عاطفی ,روانی و جسمانی در برابر خیانت واکنش نشان می دهند خیانت در میان همسران مشکل ها و آسیب های خاص خود را در میان اعضای خانواده , افراد وابسطه وسایرین به وجود می آورند.
و اغلب زوج ها مصونیت چندانی در برابر این آسیب ندارند .
در این میان بیشترین آسیب متوجه همسری هست که مورد خیانت قرار گرفته و پس از آن فردی که اقدام به خیانت نموده است .
.jpg)
فزندانی که شاهد کشمکش ها , قهرها , ناآرمی های پس از بی وفایی و خیانت هستن نیز از عوارض مشکل آفرین و آسیب زای آن به نوعی صدمه می بینند.
بی وفایی و خیانت نوعی اختلال و بیماری در رفتار است. زیرا با توجه به عوارض نابهجار و نامطالوبی که به همراه دارند.
آسیب ها و مشکلات مختلفی را برای هریک از افراد دیگر ایجاد می نماید.
بنابراین خیانت از علل اصلی تعارضات زناشویی و طلاق محسوب می شود.
گردآورنده : فاطمه طلایی کارشناس مشاوره
مطالب مرتبط←
136
نظرات