با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 47

با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 47
6+

با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 47

زمان پیشنهادی مطالعه مقاله ؟ 5 دقیقه

مرکز مشاوره آنلاین دکتر الهام مبلیان

 

 

 

 

 

 

توان تصمیم گرفتن برای عاشقی

در نه ماهی که به برنت و بکی مشاوره میدادم، روی اختلافات زیادی که با هم داشتند کار کردیم، اختلافاتی که هیچ وقت قبلا آنها را حل نکرده بودم.

کلید تولد مجدد زندگی مشترک آنها کشف زبان همدیگر و تصمیم به صحبت مداوم با آن زبان بود.

« اگه زبان عشق همسرمون چیزی بود که برامون غیر طبیعی و سخت بود باید چیکار کنیم؟ »

زبان عشق همسر من همسریاری است. یکی از کارهایی که اغلب اوقات برای او انجام می دهم جارو کردن است.

فکر می کنید این کار برای من راحت است؟

مادرم من را مجبور به جارو کشیدن می کرد. تا زمانی که تمام خانه را جارو نمی کردم نمی توانستم برای تفریح از خانه خارج شوم.

به خودم می گفتم: «وقتی از این خونه برم یکی از کارایی که دیگه هیچ وقت انجام نمی دم جارو کشیدنه. یه زنی می گیرم که این کارو انجام بده».

اما الان این کار را انجام می دهم، آن هم اغلب اوقات.

تنها دلیل برای انجام این کار، عشق است. نمی توانید با پول من را راضی به این کار کنید، اما به خاطر عشق آن را انجام می دهم.

وقتی برای عشق کاری انجام دهید که برایتان سخت است، اینگونه عشق خود را خیلی بهتر ابراز می کنید.

همسرم می دانند وقتی خانه را جارو می کشم این کار را ۱۰۰ درصد با عشق خالصانه انجام می دهم و به خاطرش مورد تحسین و تشکر قرار می گیرم.

یکی می گفت: «دکتر چاپمن، قضیه من فرق داره. میدونم زبان عشق همسرم تماس بدنیه ولی من نمیتونم به این زبان ابراز عشق کنم.

ندیدم پدر و مادرم همدیگرو بغل کنن. اونا منم هیچ وقت بغل نکردن. نمیتونم این کارو بکنم، چیکار کنم؟»

به او گفتم: «دو تا دست داری دیگه؟ می تونی بذاریشون رو هم؟

حال تصور کن همسرت وسطه و بکشش سمت خودت.

شرط می بندم اگه خانمت رو سه هزار بار بغل کنی بعد برات راحت میشه. البته مساله راحت شدن این کارنیست.

داریم در مورد عشق حرف می زنیم و عشق چیزی که برای یکی دیگه انجام میدی، نه برای خودت.

خیلی از ما خیلی از کارها رو انجام میدیم که برامون راحت نیست.

مثلا صبح از خواب بیدار شدن برای بعضی از ما سخته.

بر احساسمون غلبه می کنیم و از رختخواب میایم بیرون. چرا؟ چون میدونیم کاری داریم که ارزش انجام دادن داره و باید بخاطرش بیدارشیم.

اعمال ما مقدم بر احساساتمون هستند.

همین موضوع برای عشق نیز صحیح است.

زبان عشق همسر خود را کشف می کنیم و تصمیم می گیریم به آن زبان صحبت کنیم، چه برایمان راحت باشد، چه نباشد.

قرار نیست خیلی هیجان زده شویم یا ابراز احساسات خیلی گرمی داشته باشیم، فقط تصمیم می گیریم بخاطر او کاری انجام دهیم.

برای رفع نیازهای احساسی همسر خود، به زبان عشق او صحبت می کنیم.

وقتی این کار را انجام دهیم مخزن عشق او پر می شود و به احتمال زیاد او هم جبران کرده و به زبان عشق ما صحبت خواهد کرد.

در نتیجه مخزن عشق ما هم پر خواهد شد.

عشق یک تصمیم است و هر یک از زوجین می تواند عاشقی را همین امروز آغاز کنند.

نوبت شماست…

موضوع کلیدی چند مقاله اخیر  این بود که چه برای ما راحت باشد، چه سخت، به زبان عشق همسرمان صحبت کنیم.

چرا این مورد برای داشتن یک زندگی سالم خیلی مهم و اساسی است؟

با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 47

 عشق تفاوت ایجاد می کند

عشق تنها نیاز احساسی ما نیست.

روانشناسان پی برده اند که در بین نیازهای اساسی ما نیاز به امنیت، ارزشمند بودن و مهم بودن نیز وجود دارند و البته عشق وجه مشترک تمام آنها است.

اگر حس کنم که همسرم عاشق من است، چون می دانم هیچ آسیبی به من نخواهد رساند، می توانم با آرامش استراحت کنم.

در حضورش احساس امنیت می کنم. ممکن است در کارم بلاتکلیفی های زیادی داشته باشم، ممکن است دشمنانی داشته باشم، اما وقتی همسرم در کنار من باشد، احساس امنیت می کنم.

اینکه احساس ارزشمند بودن کنم، به این بستگی دارد که همسرم عاشق من باشد.

حتما ارزشمندم که او عاشق من است.

ممکن است والدینم گاهی ارزشمند بودنم را با حرفهایشان زیر سؤال برده باشند، اما همسرم مرا به عنوان یک آدم بزرگسال می شناسد و عاشق من است.

عشق او عزت نفس مرا می سازد.

نیاز به مهم بودن نیروی احساسی محرک بسیاری از رفتارهای ما است.

محرک زندگی، میل به موفقیت است.

می خواهیم با هدف زندگی کنیم. هر کدام از ما از مهم بودن تعریف مخصوص به خود داریم و به سختی کار می کنیم تا به اهدافمان برسیم.

مورد عشق همسر قرار گرفتن حس مهم بودن را تقویت می کند. با خود استدلال می کنیم که :
حتما مهم هستم که او عاشقم است.

من مهم هستم، زندگی معنادار است، هدف والایی وجود دارد.

می خواهم اینها را باور داشته باشم، اما تا زمانی که کسی به من ابراز عشق نکند، نمی توانم احساس مهم بودن داشته باشم.

وقتی همسرم با عشق برای من وقت می گذارد، انرژی صرف می کند و برای من تلاش می کند، باور می کنم که مهم هستم.

بدون عشق ممکن است عمری را به دنبال مهم شدن، ارزشمند شدن و امنیت بگردم.

وقتی عشق را تجربه کنم، عشق بر همه این نیازها تأثیر مثبت می گذارد و می توانم با آزادی کامل استعدادهای خودم را شکوفا کنم.

با عشق احساس امنیت و ارزشمندی بیشتری می کنم و در نتیجه می توانم تمام تلاش هایم را در راستای اهدافم متمرکز کنم، بجای اینکه درگیر نیازهای

احساسی ام شوم.

عشق واقعی همیشه آزادی بخش است.

در زندگی مشترک، اگر عشق را حس نکنیم، تفاوت هایمان بیشتر به چشم می آیند.

همدیگر را تهدید و یا مانعی برای شادی خودمان می بینیم.

برای مهم و ارزشمند شدن می جنگیم و صحنه زندگی به میدان نبرد تبدیل می شود.

عشق راه حل همه چیز نیست، اما فضای امنی ایجاد می کند که در آن فضا می توان به دنبال راه حل برای مسائل گشت.

در سایه امنیت حاصل از عشق، زوجها می توانند بدون محکوم کردن هم در مورد تفاوت ها گفتگو کنند و اختلافاتشان را حل کنند.

دو نفر که با هم متفاوت اند یاد می گیرند با هم در آرامش زندگی کنند.

در سایه عشق می فهمیم چطور فقط خوبی های یکدیگر را ببینیم. اینها پاداش عشق هستند

 

 

 

منبع: 5 زبان عشق از گری چاپمن

 

لینکهای مرتبط : 

با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 1

اهمیت ملاک زیبایی در ازدواج
عشق کارآمد
انواع عشق کدامند؟
هنر عشق ورزی من و تو

عشق سمی 1

خون آشام های آشنا_بخش اول

عشقتونو ببوسین!

کل کل های زن و شوهری

 

همراه ما باشید…
کانال تلگرام خانم دکتر الهام مبلیان
آدرس اینستاگرام خانم دکتر الهام مبلیان
رادیو باهم

 

گردآورنده : حوری دیانی
زندگی رویایی وبلاگ شخصی حوری دیانی

آدرس اینستاگرام شخصی حوری دیانی

آدرس لینکدین شخصی حوری دیانی

آدرس ایمیل شخصی حوری دیانی

90

دیدگاهتان را بنویسید

error: هشدار: محتوا محافظت می شود !!