با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 40
زمان پیشنهادی مطالعه مقاله ؟ 3 دقیقه
بدن برای لمس کردن است.
هر جا که من باشم بدن من نیز هست.
لمس بدنم یعنی لمس من.
فاصله گرفتن از بدنم یعنی فاصله گرفتن احساسی از من.
دست دادن راهی برای نشان دادن نزدیکی از لحاظ اجتماعی است.
وقتی در بعضی موقعیتها مردی از دست دادن با مردی دیگر خودداری می کند، نشان از این دارد که در رابطه آنها مشکلی وجود دارد.
در تمام جوامع تماس بدنی به شکل های مختلف به عنوان ابزاری برای مراودات اجتماعی وجود دارند.
آمریکایی ها ممکن است با بغل و بوسه ای که اروپایی ها حین دیدن هم انجام می دهند راحت نباشند و اروپایی ها در مورد دست دادن همین حس را داشته باشند.
در هر جامعه ای روش های مناسب و نامناسبی برای لمس جنس مخالف وجود دارد.
در زندگی مشترک هم همین موضوع وجود دارد البته در این حالت زوجین تعیین کننده هستند.
مشخصأ بدن ما برای لمس کردن است و نه مورد سوءاستفاده قرار گرفتن.
در برخی جوامع خیانتهای جنسی به همسر، خصوصا همسری که زبان اصلی عشق او تماس بدنی است، فقط باعث خالی ماندن مخزن عشق او نمی شود، بلکه آن خیانت همانند یک انفجار آن مخزن را از بین می برد.
بحران و تماس بدنی
در زمان بحران ما یکدیگر را بصورت ناخودآگاه بغل می کنیم، چرا؟
چون تماس بدنی ابزار قدرتمندی برای انتقال عشق و علاقه است.
در زمان بحران بیشتر از هر چیزی به عشق نیاز داریم.
همیشه نمی توانیم شرایط را تغییر دهیم، اما اگر مورد عشق و دوست داشتن قرار بگیریم، می توانیم از آن بحران نجات پیدا کنیم.
در تمام زندگیها بحران وجود دارد.
مرگ والدین اجتناب ناپذیر است.
تصادفات رانندگی هر ساله هزاران نفر را می کشد یا فلج می کند.
بیماری ها به سراغ همه می آیند.
ناامیدی بخشی از زندگی است.
مهمترین کاری که در زمان بحران باید برای همسر خود انجام دهید، عشق ورزیدن به او است.
اگر زبان اصلی عشق او تماس بدنی است، هیچ چیزی مهم تر از این نیست که وقتی گریه می کند او را در آغوش بکشید.
ممکن است حرفهای شما در آن زمان تأثیر زیادی نداشته باشند، اما تماس بدنی نشان می دهد که شما به او اهمیت می دهید.
بحران ها فرصت هایی هستند برای ابراز عشق.
وقتی او را با مهربانی لمس کنید، این کار شما مدتها بعد از اتمام آن بحران در ذهنش خواهد ماند.
اما اگر او را در آغوش نکشید ممکن است هیچ وقت این کار شما را فراموش نکند.
زندگی قرار نیست اینجوری باشه!
از زمانی که اولین بار به فلوریدا رفتم، هر بار که درخواستی از این منطقه برای برگزاری سمینار داشتم، آن را پذیرفتم.
در یکی از این سمینارها با جو و ماریا آشنا شدم.
آنها اصالتا اهل فلوریدا نبودند، اما ده سال آنجا زندگی کرده بودند و آنجا را خانه خودشان می دانستند.
از من خواستند که شب نزدشان بمانم.
از همنشینی با آنها خیلی لذت بردم.
آنها را زوجی سالم و شاد دیدم.
مشتاق بودم راز این سلامت و شاد بودن زندگی شان را کشف کنم.
اما از آنجا که خیلی خسته بودم تصمیم گرفتم فردای آن روز که قرار بود مرا به فرودگاه برسانند، در طول مسیر، تحقیقم برای کشف رازشان را انجام دهم.
این داستان ادامه دارد …
منبع: 5 زبان عشق از گری چاپمن
لینکهای مرتبط :
با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟ 1
اهمیت ملاک زیبایی در ازدواج
عشق کارآمد
انواع عشق کدامند؟
هنر عشق ورزی من و تو
همراه ما باشید…
کانال تلگرام خانم دکتر الهام مبلیان
آدرس اینستاگرام خانم دکتر الهام مبلیان
رادیو باهم
زندگی رویایی وبلاگ شخصی حوری دیانی
گردآورنده : حوری دیانی
183
