علل روانشناختی طلاق و پیامدهای آن

علل روانشناختی طلاق و پیامدهای آن در جامعه ایران
7+

علل روانشناختی طلاق و پیامدهای آن 

 زمان پیشنهادی برای مطالعه این مقاله: 8 دقیقه

 

نهاد خانواده اولین و کوچکترین نهاد اجتماعی است. هر شخص در آن پای می گذارد. ثبات و استحکام آن به گونه ای مؤثر در ثبات جامعه و مصون ماندن آن از پیامدهای سوء؛ نقش بسیار مهمی دارد.
آنچه این ثبات و استحکام را می تواند به از بین رفتن تهدید کند، امری است به نام طلاق.
طلاق تأثیرات نامطلوبی بر پیکره خانواده های دیگر و نیز اجتماع دارد.علل روانشناختی طلاق و پیامدهای آن در جامعه ایران
پژوهشگران حوزه خانواده عوامل قانونی، روانشناختی، اقتصادی و ارتباطی را دلایل طلاق در کشور ما به شمار آورده اند که در اینجا به اختصار به بررسی عوامل روانشناختی می پردازیم.
از جمله مواردی که می توان به آنها اشاره کرد به شرح ذیل است:

الف ) عدم تفاهم و سازگاری روانی در برخی از موارد طلاق

وقتی از زوجین درباره علل طلاق سؤال می شود راحت ترین  پاسخی که خواهند داد اینست که، ما با هم سازش یا تفاهم نداریم.
 وقتی سوال دقیق تر می شود که منظور از تفاهم نداشتن چیست؟
 در پاسخ بسیاری از آنها مشاهده می شود که دلیل یا جواب مستدلی برای آن ندارند.
 از مفاهیمی مثل این که او مرا درک نمی کند، ما با هم هیچ شباهتی نداریم.
 او مرا دوست ندارد، به خانواده اش وابسته است و مسائلی از این قبیل، مطرح می شود.
این شکایات و گله مندی ها گاهی دوطرفه است.
یعنی هر دو زوج متقابلاً از همدیگر شکایت می کنند، ولی در خیلی مواقع نیز یک طرفه است.
یکی از زوجین عاشق و دوستدار همسر خود است و تمام و کمال حاضر به زندگی مشترک با طرف مقابل خود است.
ولی دیگری علیرغم ابراز احساسات همسرش، حالتی تنفر آمیز نسبت به او پیدا می کند.
در این حالت است که تقریبا آن زندگی به نقطه پایان خود نزدیک شده و دیری نخواهد پایید که طلاق و متارکه زوجین نتیجه بلافصل آن خواهد شد.

علل روانشناختی طلاق و پیامدهای آن در جامعه ایران

ب) ناپختگی و عدم بلوغ اجتماعی

برخی از ازدواج ها علیرغم این که با عشق و علاقه طرفین برای ازدواج همراه بوده، ولی بعد از مدتی شاهد از هم پاشیدگی آنها هستیم.
در این نوع طلاق ها ما شاهدیم که دختر یا پسر و یا هر دوی آنها به نوعی هنوز به درجه ای از رشد اجتماعی و عقلانی نرسیده اند که بتوانند یک زندگی مشترک را اداره کنند.
تشکیل یک زندگی مشترک، مستلزم شناخت ها و پیش آگهی هایی است.
دختر و پسری که با هم ازدواج می کنند، باید خودشان را آماده پذیرش مسئولیت هایی کنند.
خود را شریک زندگی و سازندگی آن بدانند.
کسانی که قصد ازدواج دارند باید به این امر آگاهی داشته باشند که ازدواج پایان بخشیدن به تمام سختی ها و مشکلات نیست.
ازدواج به نوعی درگیر شدن با مشکلات نفر دیگری و حتی بیشتری است؛ ولی زیبایی زندگی در همین حل مسئله هاست.
اگر مشکلات به شکلی آرمانی نگریسته شود، چیزی جز طلاق نتیجه اش نخواهد بود.

ج) توقعات بی جا و چشم و هم چشمی

امروزه زرق و برق های بسیار زیاد و متنوع بر اختلافات خانوادگی دامن زده است.
این موضوع گریبانگیر جامعه ما گشته و وضعیت بحرانی را در کانون خانواده به وجود آورده است.
در اینجا بحث بر سر وجود چنین زرق و برق ها نیست، بلکه بحث بر سر تأثیرات و برداشت هایی که از آنها می شود.
این افراد با ندیدن جنبه های مثبت زندگی خود و دیدن جنبه های به ظاهر مثبت دیگران دچار کشمکش های فراوان می شوند.
مقایسه زندگی ها با همدیگر، امروزه بلایی است که می تواند هر زندگی خوب و زیبا را از هم متلاشی کند.
اگر زوجین گرفتار چنین حالتی شوند تحت هر شرایطی و امکاناتی، هرگز به آرامش و رضایت نخواهند رسید.
این وضعیت حالتی روانی را در افراد به وجود خواهد آورد.
با به دست آوردن هر چیزی به موضوع دیگری فکر خواهند کرد، که هرگز تمامی نخواهد داشت.
 پس باید خود و شرایط خودمان را بپذیریم و با تلاش و پذیرش خود گام به سوی آینده برداریم.
در این صورت هست که، احساس خوشبختی خواهیم کرد.

د) ابتلا به اختلالات عاطفی و روانی

ابتلای یکی از زوجین و یا هر دو نفر آنها به اختلالات روانی می تواند موجب از هم پاشیدگی یک زندگی مشترک گردد.
 اختلالات روانی مورد بحث می تواند طیف گسترده ای از شدت و ضعف و همچنین مشهود و غیر مشهود را در بر گیرد.
مثلاً ابتلا به افسردگی از حالت خفیف آن تا حالت شدید که به افسردگی اساسی معروف است.
اختلال به افسردگی، می تواند موجب اختلال در روابط زناشویی گردد.
 ولی گاهی اختلالاتی مانند اختلالات شخصیت که به طور مشهود در مبتلایان آن دیده نمی شود، از عوامل ناسازگاری و تنش های زندگی زناشویی خواهد شد.
 از جمله این اختلالات می توان از اختلال شخصیت هیستریونیک (نمایشی) و خود شیفته نام برد.
به عنوان مثال در اختلال شخصیت هیستریونیک، فرد مبتلا نیاز مفرط به توجه از سوی همسرش را دارد و در صورت کمترین بی توجهی آشفتگی زیادی بر وی مستولی خواهد شد.
 در این حالت فرد مقابلش به هر اندازه به او توجه نشان دهد، او ارضا نشده و همیشه شاکی خواهد بود.
این در حالی است که خودش در مقابل این همه توجه طلبی، کمترین توجه را به همسرش می نماید، ولی فکر می کند که بی نهایت این کار را انجام داده است.
رفته رفته این موضوع موجب خستگی طرف مقابلش شده و بعد از مدتی به مشاجره و در نهایت تنفر زیاد از همدیگر و طلاق و متارکه می انجامد.
در پایان امیدوارم با مطالعه بخشی از این کتاب گامی جهت آگاه سازی جوانان در شرف طلاق برداشته و به کمک مشاور مطلّع، بتوانند به زندگی خود کمک کنند.

گزیده ای از کتاب علل طلاق و پیامدهای آن در جامعه ایران   

نویسنده کتاب: محمدحسین افشاری

گردآورنده: مهناز مرادیان نژاد

مشاور خانواده و زوج درمانگر

 

پست های پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:

با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟

مهارت جرأت مندی

مهارت های لازم برای زندگی سالم تر

ترفندهای خواندن زبان های بدن

کل کل های زن و شوهری

تکنیک های کنترل خشم

با تشکر از همراهان مرکز مشاوره ی آنلاین دکتر مبلیان…

با ما بیشتر در ارتباط باشید:

آدرس کانال تلگرام دکتر الهام مبلیان

آدرس اینستاگرام دکتر الهام مبلیان

آدرس رادیو باهم

 

197

مشاور خانواده و زوج درمانگر . روانسنج

دیدگاهتان را بنویسید

error: هشدار: محتوا محافظت می شود !!