کل کل های زن و شوهری داستان نوزدهم

دعواهای زن و شوهری داستان سوم
11+

کل کل های زن و شوهری داستان نوزدهم

زمان پیشنهادی برای مطالعه این مقاله: 10 دقیقه

 

زن بعد از صحبت کردن با تلفن دلسوزانه می گوید:

“چقدر حرص خورد بچه ام! بدجوری گرفتار شده.”

مرد: “به نظر من که نباید دخالت کنیم توی کارشون.

یادته اون دفعه که به مشکل شون اشاره کردی شوهرش چی گفت؟”

زن آه می کشد و می گوید:

“گفت دوست دارم کنار زن و بچه ام باشم.”

مرد: “آه. صبح تا شب توی خونه ست.”

زن: “فکر کردی همه مثه خودتن که کله سحر از خونه میرفتی بیرون و نصفه شب بر می گشتی؟

چقدر من و بچه ها آرزو داشتیم یه کم وقت بذاری برای ما.

اما هیچ وقت توی خونه نبودی.”

مرد با خنده ای دلجویانه می گوید:

“خانم من شغلم جوری بود که نمی شد کنار شما باشم و دیر می اومدم خونه.

اما حمید کارش توی خونه ست.”

زن: “نه به اون شوری شور؛ نه به این بی نمکی!

بچه ام طفلک آرزو به دلش مونده یه دوست و آشنا را دعوت کنه خونه ش.

الان هم داشت یواشکی حرف میزد که آقا حواسش پرت نشه.

دخترم مثه خودم شانس نداره.”

مرد: “بازم خدا رو شکر که شوهرش بلده از توی خونه و پشت میز و با یک تلفن و کامپیوتر نون در بیاره!

ما که بلد نبودیم!”

زن: “بدیش اینه که هیچ تحرکی نداره.

دیدی تازگیا چقدر چاق شده؟”

مرد: “هم چاق شده هم بدخلق و بی حوصله.”

زن: “می شینه پشت میز و طفلی بچه ام هی باید ازش پذیرایی کنه و چای بیاره و کیک بیاره.

پا نمیشه یه استکان چای برای خودش بریزه!”

مرد: “خب شوهرشه خانم!”

زن عصبانی می شود:

“همین؟! ممکنه چار روز دیگه خدای نکرده سکته کنه.

کاری نمی کنی؟ راه حلی، پیشنهادی نداری؟ زندگی دخترمونه.”

مرد: “دارم فکر میکنم.

تنها فکری که به نظرم میرسه اینه که بعضی روزا برم دنبالش.

بگم بریم پیاده روی و ببرمش پارک که راه بریم.”

زن: “یا این آرتروز پیاده روی برات سخت نیست؟”کل کل های زن و شوهری داستان نوزدهم

مرد: “غصه نخور، مواظبم.”

 

تحلیل داستان نوزدهم:

دخالت کردن والدین در زندگی و مسائل خانوادگی فرزندان شان را در این داستان می بینیم.

زن همیشه نگران دختر است و مرد نگاهی منطقی تر به جریان دارد.

سرانجام این مرد است که به جای انتقاد و دخالت، عاقلانه با مسئله برخورد کرده  است.

وی با شیوه حل مسئله، نه احساسی و هیجانی، قصد کمک به زوج جوان را دارد.

این قانون طبیعت است که هر موجودی در طبیعت روزی باید مستقل شده و روی پای خود بایستد.

این حقیقت همان طور که برای حیوانات صدق می کند، برای انسان ها هم صدق می کند.

اشتباهی که تعدای از والدین مرتکب می شوند، این است که آن ها با نیت خیرخواهانه در زندگی فرزندان خود دخالت می کنند.

غافل از اینکه با این کار فقط زندگی آنها را تلخ تر می کنند.

بهترین شیوه تعامل و برخورد با فرزندان ازدواج کرده، داشتن یک رابطه رسمی و صمیمی، با حفظ احترام و فاصله است.

هر چند نمی توان در باب معاشرت و رفت و آمد زوج ها با خانواد های طرف مقابل، نسخه خاصی پیچید؛ چون این مسئله براساس انتظارات زوج ها پایه گذاری می شود.

نکته مهم این که باید از صمیمی شدن بیش از اندازه و دخالت در امور زندگی آنها پرهیز کرد.

والدین با انعطاف پذیری و صبر و حوصله می توانند از برخی رفتارهای زوج جوان چشم پوشی کرده و به این وسیله گامی مؤثر در جهت تحکیم پایه های زندگی فرزند خود بردارند.

جایی در دیالوگ ها به شانس اشاره شده.

در دین اسلام چیزی به نام شانس وجود ندارد و هر اتفاقی می افتد براساس عواملی است که ما قادر به درک آنها نیستیم.

فقط به ظاهر می نگریم، در صورتی که در پنهان عواملی وجود دارد.

در فارسی لغتی به عنوان شانس نداریم و این یک واژه فرانسوی است به معنای فرصت. در قرآن ذکر شده همه آنچه از خوبی ها و بدی ها می رسد دستاورد عمل خودمان است.

 

ادامه دارد…

 

گردآورنده: مهناز مرادیان نژاد

کارشناس ارشد مشاور خانواده

 

منبع: کتاب کل کل های زن و شوهری از خانم سیما طاهر کرد و خانم زهرا فخار

 

مطالب پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:

با ازدواج چه بر سر عشق می آید؟

نه به خشونت زناشویی

اختلال وسواس فکری و عملی

مهارت جرأت مندی

نیازهای عاطفی ارضاء نشده و خیانت

شکست عشقی و یک مسیر پر پیچ و خم

 

با ما در ارتباط باشید:

آدرس کانال تلگرام دکتر الهام مبلیان

آدرس اینستاگرام دکتر الهام مبلیان

آدرس رادیو باهم

آدرس وبلاگ شخصی در تبیان

230

مشاور خانواده و زوج درمانگر . روانسنج

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

error: هشدار: محتوا محافظت می شود !!